چرا گریچه ؟

وب‌سایت گریچه یک دایره المعارف و مرکز آموزش دیجیتال ماساژ از مبتدی تا حرفه‌ای می‌باشد. ماساژ از اولین و مهم‌ترین روش‌های درمانی در تمدن انسانی بوده که امروزه به‌عنوان یکی از رشته‌های جایگزین (آلترنیتیو) یا مکمل از آن نام‌برده می‌شود. این رشته نیز بمانند تحولات دیگر بشری در طول تاریخ دچار دگرگونی‌های مختلفی شده و در هر منطقه‌ای از دنیا نیز به یک نام شناخته می‌شود، همچنین دارای تکنیک‌های مشابه ای بوده است. در امپراتوری ایران هم از آن به‌عنوان یک روش درمانی مورداستفاده قرار می‌گرفته است اما در طی چند دهه‌ی قبل به دلیل ورود درمان‌های نوین پزشکی، در حال کم‌رنگ شدن بوده است. حال، با توجه به اینکه بیشتر سبک‌های ماساژ از حدود 40 سال پیش تاکنون ابداع یا اختراع‌شده‌اند و در این حوزه منابع بسیار اندکی به زبان فارسی موجود می‌باشد، وب‌سایت گریچه با جمع‌آوری اطلاعات و منابع مهم ماساژ و پیش‌نیازهای آن از مهم‌ترین و بروزترین مراکز آموزشی دنیا در بازه زمانی 12 ساله (از سال 1386 تا شروع به کار وب‌سایت ، 1397) با راه‌اندازی این وب‌سایت در نظر دارد مجموعه‌ای مستند و به‌روز از سبک‌ها و تکنیک‌های این رشته را در تمامی سبک‌ها (نزدیک به 300 روش) برای بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی فارسی‌زبانان و علاقه‌مندان به این رشته به جامعه علمی کشور معرفی کند. این وبگاه برای اولین بار سبکی نوین را در حوزه آموزش ماساژ و معرفی تمامی سبک‌های آن به همراه آشنایی با ساختارهای بدن انسان (آناتومی، فیزیولوژی، حرکات، آسیب‌ها، روش‌های درمانی و مقابله با صدمات و ...) با بیش از 10000 صفحه آموزشی در معرض دید علاقه‌مندان ماساژ قرار خواهد داد. امیدواریم تلاش‌هایمان همراه با همکاری و مساعدت شما مثمر ثمر واقع شود، تا این مجموعه بتواند به‌عنوان یک مرجع کامل فارسی جای خالی کمبودهای علمی و عملی این رشته را پر کند و با موفقیت روزافزون به راه خود ادامه دهد. باتشکر مؤسس وب‌سایت گریچه

اطلاعات تماس :

ارزیابی عوامل ناشی از انجام ماساژ و به‌کارگیری دستورالعمل‌های بیومکانیکی و ارگونومی

img

ارزیابی عوامل ناشی از انجام ماساژ و به‌کارگیری دستورالعمل‌های بیومکانیکی و ارگونومی

نیروهای کار:
تعریف نیروی کار یک جامعه، عبارت است از تعداد افرادی که بر اساس قانون، در سن اشتغال قرار گرفته‌اند. این رقم مجموع بیکاران هر کشور را نیز در برمی‌گیرد.
نقش و اهمیت نیروی کار:
امروزه، نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرایند تولید و ارائه خدمات در جوامع بشری به‌عنوان مهم‌ترین عامل مشخص شده است با نگاهی به مراحل تمدن بشری مشخص می‌شود که نقش نیروی انسانی از نیروی کار ساده به سرمایه انسانی تکامل یافته است، چراکه پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی انسانی فاقد کارایی است، در عصر حاضر دیگر تزریق منابع مالی به‌عنوان فاکتور اصلی توسعه به‌شمار نمی‌آید بلکه تحولات و بهره‌وری نیروی انسانی به رشد خود سبب ارتقای سازمان‌ها و به تبع آن توسعه نظام‌های اقتصادی در جهان می‌شوند، به‌طوری‌که سرمایه‌های انسانی میزان سرمایه‌های مادی را تعیین می‌کنند. به جرئت می‌توان ادعا کرد که هر ماشینی در نهایت یک ظرفیت تعریف شده دارد که بیش از آن نمی‌توان انتظار داشت اما ظرفیت‌های انسان تا بی‌نهایت است و همچنین تاکنون هیچ فرایند تولیدی اختراع نشده است که به کار انسانی نیازمند نباشد. ریشه و علل عقب‌افتادگی کشورهای توسعه نیافته که به‌طور اساسی تحت تأثیر پدیده بهره‌وری پایین است. بنابراین رشد بالای بهره‌وری خصوصاً بهره‌وری نیروی انسانی کار همه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمندترین و بزرگ‌ترین ثروت هر جامعه به‌صورت مسئله‌ای حائز اهمیت مورد توجه دولت‌ها بوده است. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت که انسان هم، هدف توسعه و هم عامل آن محسوب می‌شود و تحقیق اهداف توسعه تا حد قابل‌توجهی به نحوه اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است. در این میان تجربه نشان داده است که کوچک‌سازی دولت‌ها و میدان دادن به بخش خصوصی و تعاونی و هم‌زمان سبب صعود روند بهره‌وری و سرمایه‌گذاری، مشارکت و منابع انسانی می‌شود بنابراین بهره‌وری منابع انسانی یکی از رکن‌های مهم هر مؤسسه یا سازمان می‌باشد.
هم اکنون 45 درصد جمعیت جهان و حدود 58 درصد افراد بالای 10 سال جمعیت کاری حساب می‌شوند.

جهت اطلاع بیشتر در مورد نیروی کار جهان در سال 2019 کلیک کنید (سایت بانک جهانی)

اِرگونومی (به فرانسوی و آلمانی:Ergonomie):
 به معنای دانش بکار بردن اطلاعات علمی موجود درباره انسان (و روش‌های علمی تولید چنین اطلاعاتی) در طراحی محیط کار است. ارگونومی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های انسان را بررسی می‌کند و سپس اطلاعات به‌دست‌آمده را در طراحی مشاغل، فراورده‌ها، محیط‌های کار و تجهیزات به کار می‌بندد. معمولاً از اصطلاحات ارگونومی و عوامل انسانی (Human Factors) به‌طور مترادف بهره گرفته می‌شود. هر دو اصطلاح رابطه دوسویه کار و نیازمندی‌های شغلی را بازگو و تشریح می‌کند و هر دو درصدد کاهش فشارهای جسمانی و روانی در محیط کار هستند. آشکارترین اثر مثبت طراحی درست و مناسب مشاغل، تجهیزات و محیط کار، بالا رفتن سطح ایمنی، بهداشت، تطبیق کار با کارگر بر اساس ابعاد بدنی فرد و در نهایت رضایت شغلی و بهبود بهره‌وری است.
واژه‌شناسی:
واژه ارگونومی ریشه یونانی دارد و از ارگون (ergon - ἔργον) به معنی "کار" و نوموس (nomoi - νόμος) به معنای "قانون طبیعی" منشأ می‌گیرد. این واژه برای اولین بار در سال 1857 وارد واژگان مدرن شد که دانشمند لهستانی Wojciech Jastrzębowski این کلمه را در مقاله خود استفاده کرد.

ترجمه فارسی: ارگونومی؛ یعنی علم کار، بر اساس حقیقت‌های گرفته شده از علوم طبیعی می‌باشد. ارگونومی علمی که ضمن توجه به سلامت نیروی انسانی به تولید و بازدهی کار به‌طور دقیق می‌نگرد.

انجمن بین‌المللی ارگونومی یک تعریف فنی مطرح کرده است:
 ارگونومی علم کشف و فهم تراکنش میان انسان و دیگر عناصر یک سیستم و ارائه‌ی نظریه، داده‌ها، اصول و روش‌هایی برای یک طراحی کارآمد به‌منظور بهینه‌سازی سلامت انسان و عملکرد کلی سیستم است. هرچند که شاید بهترین تعریف موجود، این نباشد.
در ساده‌ترین تعریف، علم مطالعه‌ی کار را ارگونومی می‌نامند. پس ارگونومیست‌ها (کارشناسان ارگونومی و ایجاد طراحی‌های ارگونومیک) کار (شغل یا وظیفه‌ای خاص)، چگونگی انجام آن و چگونگی انجام بهتر آن را مطالعه و بررسی می‌کنند. آنچه ارگونومی را ارزشمند می‌کند تلاش برای انجام بهتر کارهاست و اینجاست که راحت‌تر و کارآمدتر کردن کارها مطرح می‌شود.
از مهم‌ترین اهداف ارگونومیست‌ها مدیریت ریسک فاکتورهای ارگونومیک و بهینه کردن محیط کار به نحوی است که مشکلات ارگونومیک ناشی از عدم تعادل بیومکانیکی، محیطی، روانی-اجتماعی و شناختی در وظایف شغلی را تا حد ممکن تعدیل نمایند. کار کوشش برای رسیدن به یک هدف، قصد یا غرض است. کار مکانیکی مقدار انرژی‌ای است که توسط یک نیرو در حال اثر طی یک فاصله انتقال می‌یابد (نیرو*جابجایی یا افزایش سوخت و ساز بیش از سطح اولیه یا پایه).
محقق فرانسوی، ژان گوستاو کورل سونوئیل، ظاهراً بدون اطلاع از مقاله جاسترزبوفسکی، یک سال بعد یعنی در سال 1858 از این کلمه با معنی کمی متفاوت‌تر استفاده کرد.
ورود این واژه به واژگان انگلیسی، به روانشناس انگلیسی، Hywel Murrell، در جلسه 1949 در دریاسالاری انگلستان منتسب شد که منجر به پایه‌گذاری انجمن ارگونومی شد. او از آن استفاده کرد تا مطالعاتی را که در طول جنگ جهانی دوم و بعد از آن درگیر شده بود، در برگیرد.

ارگونومی علم راحت کردن کارهاست!

پیشینه در جوامع باستان:
برخی اظهار داشتند که ارگونومی انسانی با استرالوپیتکوس پرومتئوس (که به‌عنوان "پای کوچک" نیز شناخته می‌شود) آغاز شد، یک پیشکسوت که ابزارهای دستی را از انواع مختلف سنگ ایجاد می‌کند و به روشنی با توجه به توانایی آن‌ها در انجام کارهای تعیین شده، بین ابزارها تمایز قائل است. به نظر می‌رسد که پایه‌های علم ارگونومی در چارچوب فرهنگ یونان باستان بنا شده است.
شواهد و مدارک خوبی نشان می‌دهد که تمدن یونان در قرن 5 قبل از میلاد از اصول ارگونومیک در طراحی ابزارها، مشاغل و مکان‌های کاری خود استفاده کرده است. یک نمونه برجسته از این را می‌توان در توضیحی که بقراط آورده است که چگونه باید محل کار جراح طراحی شود و چگونه چیدمان وسایل مورد استفاده وی فراهم شود. سوابق باستان‌شناسی همچنین نشان می‌دهد که سلسله‌های اولیه مصر ابزار و تجهیزات خانگی ساخته‌اند که نشانگر اصول ارگونومیک است.
نخستین بار در سال ۱۸۵۷ میلادی پژوهشگر لهستانی، وویجخ یستشنباوسکی (که در ایران آن را وجیسج جاسترزبوسکی نیز می‌خوانند) (۱۸۸۲–۱۷۹۹) اصطلاح ارگونومی را در مقاله‌ای با عنوان «پیرامون ارگونومی: علم کار، بر اساس واقعیات به دست آمده از علم طبیعت» به کار برد. طی جنگ جهانی دوم گروهی از روانشناسان، مهندسان، مردم شناسان و فیزیولوژیست‌ها گرد هم آمدند تا مسائل طراحی و آموزشی را حل و فصل نمایند. در آن زمان، برای توصیف این نگرش مهندسی انسانی به کار می‌رفت. هم‌زمان با رشد ارگونومی، انجمن‌های حمایت‌کننده نیز پا گرفته و با گذشت زمان، گسترش یافته‌اند.

سیستم‌های کار شامل اجزای زیر است که در محیط کار قرار گرفته‌اند:
- اجزای انسانی
- اجزای ماشینی

سامانه یا سیستم (System):
مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیر مرتبط است که هدف یا اهدافی خاص را دنبال می‌کنند، به گونه‌ای که واحدی پیچیده را تشکیل دهند. معنای لغوی سیستم، ماهیت اشیاء یا شخص می‌باشد.
اصطلاح «سیستم» ریشه در واژه یونانی syst¯ema دارد که به معنی «باهم جای دادن» است. سیستم، مجموعه‌ای است از عناصر به هم مرتبط که برای نیل به هدف مشترک با هم در تعامل هستند. در زبان فارسی واژه سیستم به دلیل کثرت استفاده، متداول شده است. واژه‌های سامانه و نظام معادل‌های فارسی متداول برای واژه سیستم هستند. منظومه یا دستگاه هم گفته شده است؛ مانند منظومه شمسی - Solar system و دستگاه معادلات خطّی - System of linear equations. سامان یا سامانه هم‌چیده‌ای است از عناصر هم‌پیوسته که یک تمامیت یگانه را تشکیل می‌دهند. چنین ترکیب و هم‌چیده‌ای معمولاً مجموعه‌ای سامان‌مند و منظّم را درست می‌کند و به همین رو به آن سامانه می‌گویند که از واژه پارسی سامان به معنی نظم و ترتیب گرفته شده است. به بخشی از یک سامانه که خود جزئی از یک سامانه دیگر باشد زیرسامانه می‌گویند. یک سامانه معمولاً در برگیرنده بخش‌ها و عناصری است که به هم پیوسته شده‌اند تا جریان و روند داده‌ها، ماده یا انرژی را آسان‌تر سازند.

سازمان:
سازمان مجموعه هدفمندی است که پیرو یک نظام یا سیستم است و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا می‌سازد. خود سازمان دارای زیر سیستم‌هایی است که اهداف کلی سازمان را محقق می‌کنند. سازمان‌ها زیر سیستم‌هایی در درون سیستم‌های اجتماعی بزرگ‌ترند.
سازمان:
- هدف دارد.
- برای هدفش برنامه دارد.
- استراتژی (راهبرد) دارد.
- منابع خود را می‌شناسد و از آن‌ها به‌طور بهینه و هماهنگ استفاده خواهد کرد.
- وابسته به اطلاعات است.

یک سازمان دارای ویژگی‌های زیر است:
- مأموریت یا هدف ویژه‌ای دارد.
- برای بقا به دیگر سازمان‌ها وابسته است.
- هیئت حاکمه مستقلی دارد.
- از بخش‌های مختلف تشکیل شده است.
- دارای ساختاری فیزیکی و منطقی‌ست.

رویکرد سیستم باز در سازمان:
سازمان در این رویکرد عبارت است از: “توده‌هایی از فعالیت‌ها و جریان‌های وابسته به هم که در یک محیط وسیع‌تر قرار گرفته است.”
هر سیستم دو مؤلفه اصلی تشکیل شده: الف: اجزا (اگر به‌عنوان تبدیل ورودی به خروجی در نظر بگیریم شامل دو جزء 1. افراد (زیر سیستم انسانی) که روش‌ها و راه‌هایی که وظیفه یا تکلیف باید انجام دهد 2. تکنولوژی یا فن‌آوری (زیر سیستم فنی) که باید انجام شوند) و ب: ارتباطات میان اجزا. این دو جنبه از سیستم در رویکرد سیستم باز مورد تأکید است.
اجزای سیستم سازمان عبارت‌اند از فعالیت‌ها و رفتارها؛ و این اجزا به یکدیگر متصل هستند و بر روی هم تأثیر می‌گذارند. البته این وابستگی و اتصال اجزا به یکدیگر می‌تواند قوی یا ضعیف باشد. در یک سیستم مکانیکی، مثلاً موتور خودرو، حرکت یک جزء به‌طور جبری منجر به حرکت در اجزای دیگر می‌شود.
نکته مهم دیگر در این تعریف باز بودن سیستم سازمانی و تأثیر پذیرفتن از محیط می‌باشد. هر سازمان در سیستم اجتماعی وسیع‌تر قرار گرفته و با سیستم‌های دیگر نیز در تعامل است. یک کارخانه تولید ماشین در سیستمی متشکل از تأمین‌کنندگان، خریداران، دولت، رقبا و … قرار گرفته و فعالیت این سیستم‌ها بر سازمان بسیار تأثیرگذار است. البته این تأثیرگذاری متقابل است و سازمان نیز بر محیط خود و سیستم‌های دیگر تأثیرگذار است.

تکنولوژی ارگونومی شامل تکنولوژی سطح اشتراک انسان و سیستم است.

اجزای تکنولوژی ارگونومی:
ارگونومی سخت‌افزار (Physical ergonomics) میکرو ارگونومی:
به سطح مشترک-انسان- سخت‌افزار یا ماشین اشاره دارد. این جزء، عمدتاً به بررسی فیزیکی و کاربرد اطلاعات به دست آمده در طراحی همه سخت‌افزارهایی مربوط است که در محیط کار، خانه و اوقات فراغت مورد استفاده قرار می‌گیرد (مثل ابزار، وسایل، میز، صندلی، نشانگرها، کنترل و...) که در طول جنگ جهانی شروع شد.

ارگونومی محیطی (Environmental ergonomics) میکرو ارگونومی:
به سطح مشترک-انسان-محیط اشاره دارد. این جزء از ارگونومی با توانایی‌ها و محدودیت‌های انسان در برابر عوامل گوناگون محیطی مانند روشنایی، گرما، سرما، صدا، ارتعاش و... سروکار دارد. از این جزء در طراحی محیط کار انسان استفاده می‌شود (1930).
ارگونومی نرم‌افزار یا ارگونومی شناختی (Cognitive ergonomics) میکرو ارگونومی:
به سطح مشترک-انسان-نرم‌افزار اشاره دارد. این جزء ارگونومی با فعالیت‌های مانند پردازش اطلاعات، استدلال و حل مسائل در ارتباط است و به چگونگی دریافت و پردازش اطلاعات در انسان می‌پردازد.
ارگونومی کلان (Organizational ergonomics) یا ماکرو ارگونومی:
به سطح مشترک-انسان-سازمان اشاره دارد. در سال ۱۹۵۰، فیلد ارگونومی در پاسخ به اختلافات انسان- ماشین، به‌ویژه در زمینه هوانوردی ظهور نمود. تازه‌ترین جزء ارگونومی است و به ریز سامانه‌ها یعنی انسان، سازمان، ماشین و محیط توجه ویژه دارد.
ماکرو ارگونومی با تحلیل، طراحی و ارزیابی سیستم‌های کاری سر و کار دارد. هدف استراتژی ماکروارگونومی، بهینه‌سازی سیستم اجتماعی فنی و مطالعه اثر ساختارهای سازمانی بر رفتار انسان و ایمنی می‌باشد. ماکروارگونومی از اصول مدیریت کیفیت جامع اقتباس شده است، بر شرایط مورد نیاز برای بهبود کل سیستم تأکید کرده و عمدتاً روی موارد زیر کار می‌کند: (۱) تعداد، آموزش و رضایتمندی پرسنل، (۲) کیفیت تجهیزات و تعمیر و نگهداشت تجهیزات، (۳) بهبود محیط فیزیکی، (۴) کیفیت فرایندهای کاری و (۵) تولید اقتصادی که از لحاظ کیفیت و کمیت کافی می‌باشد. این تنها یک روش تحلیل نیست، بلکه رویکرد طراحی سیستم‌های اجتماعی فنی نیز به شمار می‌رود که ویژگی‌های سیستمی (مشترکاً با جنبه‌های فنی و سازمانی رفتار می‌کند)، مشارکتی و مستمر بودن را به معرض نمایش می‌گذارد.

ارتباط بین میکرو ارگونومی و ماکرو ارگونومی:
هدف اصلی میکرو ارگونومی ساخت محصولاتی است که کار کردن با آن‌ها آسان است. در این نوع از ارگونومی قابلیت انسجام محصولات با محیط رشد افراد نیز اهمیت دارد. رویکرد میکرو ارگونومی تعاملات میان دستگاه، محیط، نرم‌افزار و شغل را با انسان مطالعه می‌کند.
در ماکرو ارگونومی بر طراحی و هماهنگی کلیت سیستم کاری تمرکز می‌کنیم. ماکرو ارگونومی بر اساس طراحی برنامه‌ها و نرم‌افزار‌هایی که کار کاربران را تسهیل می‌کنند، عمل می‌نماید. هدف از این ارگونومی عبارت است از طراحی یک سیستم کاری کاملاً هماهنگ. این طرح دلالت‌های اجرایی کلیدی را برای اثرگذاری سازمانی، بهره‌وری و رضایت را تقویت می‌کند. در ارتباط میان میکرو ارگونومی و ماکرو ارگونومی باید گفت که این دو سیستم بهینه‌سازی و بهبود مشترک زیر سیستم‌های فنی و انسانی را در پهنه سازمان ممکن می‌کنند.

ارگونومی مشارکتی:
بدین صورت در کتاب مهندسی فاکتورهای انسانی و ارگونومی تعریف شده است: مشارکت کارکنان در برنامه‌ریزی و کنترل مقدار قابل توجهی از فعالیت‌های کاری خود، با دانش و قدرت کافی برای تأثیرگذاری بر فرآیندها و نتایج به‌منظور دستیابی به اهداف مطلوب.
ارگونومی مشارکتی رویکردی به ماکرو ارگونومی است و مبتنی بر این اصل است که درجه پیشرفت ارگونومی وابسته به میزان مشارکت انسان‌ها در سازمان است؛ به‌عبارت‌دیگر، ارگونومی مشارکتی نیازمند آن است که کاربران نهایی کاملاً در توسعه و اجرای ارگونومی درگیر شوند. واژه ارگونومی مشارکتی در اواسط دهه ۸۰ میلادی توسط نورو وایمادا ابداع شد. ارگونومی مشارکتی به معنای مشارکت فعال سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی با حمایت کامل مدیریت به‌منظور ارتقاء شرایط محیط کار، کیفیت و بهره‌وری است. از ویژگی‌های ارگونومی مشارکتی آن است که کارکنان را قادر می‌سازد ارگونومی را به‌عنوان یک دانش و همچنین به‌عنوان یک تکنولوژی فرا گیرند و از آن برای حل مشکلات محیط کار استفاده کنند.

مزایای ارگونومی مشارکتی:
مزایای متعددی بر ارگونومی مشارکتی مترتب است که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها پرداخته خواهد شد:
- احساس مالکیت
- تأثیر بر دیگر بخش‌های سازمان
- بهبود عملکرد شغلی
- کاهش هزینه‌های آموزش
- یادگیری سیستم جدید (کسب تجربه و دانش جدید)
- طراحی ارگونومی
- راه‌حل ارگونومی قابل قبول و متناسب
- ارزیابی راه‌حل‌های ارگونومی
- شناسایی و آنالیز مشکلات
- تخصص
- تعهد به تغییر
- رضایت شغلی

برخی مباحث مطرح در ارگونومی:
آنتروپومتری:

از دو واژه یونانی آنتروپوس به معنای انسان و مترین به معنای اندازه‌گیری و سنجش برگرفته شده است و با اندازه‌گیری ابعاد و دیگر ویژگی‌های جسمانی سروکار دارد.
فیزیولوژی کار:
شاخه‌ای از فیزیولوژی انسان است که اعمال و چگونگی کارکرد بافت‌ها و اندام‌ها را به هنگام کار توضیح می‌دهد.
فیزیولوژی محیط:
در فیزیولوژی محیط، اثرات شرایط و عوامل محیطی مانند صدا، روشنایی، گرما، سرما و رطوبت بر فیزیولوژی بدن انسان بررسی می‌شود.
آسیب‌ها و عوارض ناشی از عوامل مکانیکی و ارگونومیکی نامناسب:
آسیب‌های ناشی از حرکت‌های تکراری
آسیب‌های ناحیه‌ای اسکلتی-ماهیچه‌ای
پینه بستن
بورسیت
هیگروما

 

منابع:

بررسی تأثیر اجرای مداخلات ارگونومی مشارکتی بر سطح رضایتمندی و پتانسیل انگیزش شغلی کارکنان یک آزمایشگاه تشخیص طبی در اصفهان
راهنمای اجرای ارگونومی در کشور (پیش‌نویس: دکتر ابوالفضل تاریخ و نوبت چاپ: تابستان 93 نوبت اول شابک: 9- 19 - 6937 - 600 - 978)
https://fa.wikipedia.org
http://macroergonomics.ir
https://setare.com
https://article.tebyan.net
https://www.chetor.com
https://data.worldbank.org
https://fa.wikipedia.org

با نظرتان ما در ارائه مطالب قوی تر یاری کنید
ثبت